تبلیغات کلیکی یا تبلیغات CPC
هر کسبوکاری به نوعی حضور در فضای مجازی نیاز دارد؛ از شرکتهای بزرگ و کوچک گرفته تا ارائهدهندگان محصول یا خدمات، کسبوکارهای فعال در بازارهای گسترده یا کسبوکارهایی با بازار دنج و متمرکز. اما خواستهی همهی آنها یکی است: دسترسی یافتن به بیشترین تعداد مخاطب با استفاده از کمترین منابع و در نهایت کسب بیشترین میزان سود.
راه بسیار مقرون به صرفهای برای تحقق تمام این اهداف در آنِ واحد وجود دارد: تبلیغات آنلاین یا بازاریابی اینترنتی. وقتی از تبلیغات آنلاین و به ویژه تبلیغات موبایلی صحبت به میان میآید گزینههای متعددی از جمله تبلیغات کلیکی پیش روی تبلیغدهندگان و نمایشدهندگان قرار میگیرد که عدم آگاهی کافی و صحیح نسبت به آنها میتواند تصمیمگیریها را دشوار کند و بر نتایج کمپینهای تبلیغاتی اثر منفی بگذارد. به همین دلیل است که بهتر است پیش از هر اقدامی با مدلهای مختلف تبلیغات موبایلی و تبلیغات اینترنتی آشنا شوید.
مدل تبلیغات CPC یا تبلیغات کلیکی را بیشتر بشناسید
اصطلاح «هزینه به ازای کلیک» که کمپینهای تبلیغاتی آن تحت عنوان تبلیغات کلیکی شناخته میشوند برگردان عبارت Cost Per Click در زبان انگلیسی است که به اختصار CPC نیز نامیده میشود. Pay Per Click یا همان PPC نیز یکی دیگر از نامهای این مدل است که ترجمهی تحتاللفظی آن میشود «پرداخت به ازای کلیک»؛ به هر صورت همهی این نامها به یک چیز اشاره دارند و آن یک مدل محاسبهی هزینهی تبلیغات است.
تبلیغات کلیکی را میتوان شناخته شدهترین شکل تبلیغات آنلاین دانست که سالهاست کاربرد دارد و امروزه نیز با اهداف گوناگون از جمله هدایت ترافیک یا خلق مشتری راغب، از سوی تبلیغدهندگان مورد استفاده قرار میگیرد. در این مدل بازاریابی دیجیتال (تبلیغات دیجیتال)، تبلیغدهنده به ازای هر بار کلیک روی آگهی تبلیغاتیاش مبلغ مشخصی پرداخت میکند. به عبارت دیگر میتوان مدل CPC را راهی برای خرید بازدید برای یک صفحهی مجازی (در مقابل جذب مخاطب ارگانیک) تعریف کرد.
سادهترین مزیت تبلیغات کلیکی آن است که تبلیغدهنده و نمایشدهنده دقیقاً میدانند روی هر آگهی چه تعداد کلیک شده و با رهگیری دقیقتر نیز میتوان فهمید چه تعداد از این کلیکها به فروش یا هر اکشن دیگری ختم شده است.
قیمت/ تعرفه تبلیغات کلیکی بسته به صنعت و عوامل دیگر نظیر ارزش کلیدواژه یا حجم کمپین تبلیغاتی متفاوت است. به هر صورت نکتهی مهم در خصوص این نوع تبلیغات آن است که قیمت هر کلیک، باید با ارزشی که از این طریق برای کسبوکارها فراهم میشود نسبت درستی داشته باشد.
تاریخچهی مدل تبلیغات کلیکی
در سال ۱۹۹۶ اولین نسخهی شناختهشده و مستند تبلیغات CPC روی یک دایرکتوری آنلاین به نام Planet Oasis به کار گرفته شد. دایرکتوری یاد شده یک اپلیکیشن دسکتاپ حاوی لینک وبسایتهای خبری و تجاری بود که توسط یکی از زیرمجموعههای شرکت رایانهای Packard Bell NEC به نام Ark Interface II توسعه یافته بود. واکنش اولیهی شرکتهای تجاری به مدل «پرداخت به ازای کلیک» با شک و شبهه همراه بود. با این وجود، تا پایان سال ۱۹۹۷، بیش از ۴۰۰ برند برای نمایش آگهی خود علاوه بر هزینهی قرار دادن آگهی در جایگاه، برای هر کلیک بین ۰.۰۰۵ تا ۰.۲۵ دلار به این شرکت پرداخت میکردند.
در فوریهی سال ۱۹۹۸ میلادی، جفری بروئر از وبسایت Goto.com (که در آن زمان استارتاپی ۲۵ نفره در حوزهی رایانه بود و بعداً با نام Overture به عنوان بخشی از یاهو به فعالیت خود ادامه داد) طی کنفرانس TED در کالیفرنیا، نمونهی اولیهی یک موتور جستجو با قابلیت اجرای مدل تبلیغات کلیکی را معرفی کرد. این ارائه و رویدادهای پیآیند آن منجر به شکلگیری سیستم CPC شد. در کل میتوان گفت اعتبار مدل پرداخت به ازای کلیک عموماً به بیل گراس (Bill Gross) موسس Idealab و Goto.com نسبت داده میشود.
شرکت گوگل تبلیغات موتورهای جستجو را در دسامبر سال ۱۹۹۹ آغاز کرد اما معرفی سیستم تبلیغات گوگل ادوردز (Google AdWords) تا سال ۲۰۰۰ طول کشید. این سیستم به تبلیغدهندگان اجازه میداد برای موتور جستجوی گوگل، آگهیهای متنی درست کنند. در آن زمان تبلیغدهندگان هزینهی تبلیغات خود را در قالب مدلهای پرداخت به ازای بازدید (CPM) پرداخت میکردند، تا اینکه مدل CPC در سال ۲۰۰۲ معرفی شد. شرکت Overture پس از این موضوع ادعا کرد گوگل قوانین مربوط به ثبت مالکیت ابزارهای تبلیغاتیاش را نقض کرده و به اتهام نقض پتنت علیه این شرکت شکایت کرد.
همانگونه که گفته شد، وبسایت Goto.com مدل تبلیغات PPC را از سال ۱۹۹۸ شروع کرده بود، اما بعدها در نوامبر ۲۰۰۱ و تحت عنوان Overture زیر چتر حمایت یاهو قرار گرفت؛ پیش از آن، منبع اصلی تبلیغات موتور جستجوی یاهو را مواردی مثل تبلیغات بنری تشکیل میداد. در ماه جولای سال ۲۰۰۳ یاهو بالاخره اعلام کرد قصد دارد Overture را به مبلغ ۱.۶۳ میلیارد دلار خریداری کند.
تعریف و فرمول مدل تبلیغات CPC
مدل «هزینه به ازای کلیک» معیاری برای محاسبهی مخارجی است که تبلیغدهندگان برای هر کلیک روی آگهی تبلیغاتیشان میپردازند. از آنجایی که قیمتهای یک کمپین CPC ممکن است به واسطهی حجم ترافیک، تعداد رقبا و غیره در طول اجرا تغییر کند، هزینهی نهایی یک کمپین CPC را از تقسیم هزینهی کل بر تعداد کل کلیکها محاسبه میکنند.
دو شیوهی متفاوت برای محاسبهی هزینهی تبلیغات به ازای کلیک وجود دارد: یکی تعیین نرخ ثابت به ازای هر کلیک، و دیگری مزایده بر اساس پیشنهاد قیمت یا Bid. در هر دو حالت تبلیغدهنده باید ارزش بالقوهای که از هر کلیک ناشی میشود را در نظر بگیرد. ارزش یاد شده به بازدیدکنندهی مورد انتظار تبلیغدهنده و عایدی کوتاهمدت و بلندمدت حاصل از این بازدید (معمولاً درآمد) بستگی خواهد داشت.
مثل انواع دیگر تبلیغات، در تبلیغات CPC نیز هدفگیری حرف اول را میزند. منافع مخاطب هدف، نیت او، موقعیت جغرافیایی و روز و ساعت از جمله عواملی هستند که معمولاً در کمپینهای CPC دخالت دارند.
مشاوره رایگان:
آزاده هُژَبر
مدیر فروش رایکااَد
09195302899
تبلیغات CPC با نرخ ثابت
در مدل نرخ ثابت، تبلیغدهنده و نمایشدهنده بر سر مبلغ مشخصی به ازای هر کلیک به توافق میرسند. در اغلب مواقع نمایشدهندهها جدول هزینهای دارند که قیمت کلیک در نقاط مختلف رسانه یا شبکهی تبلیغاتیشان را بر اساس آن ارائه میدهند. تفاوت قیمتها نیز به محتوای صفحات و در نتیجه کیفیت بازدیدکنندگان آنها بستگی خواهد داشت؛ هرچه محتوای یاد شده بازدیدکنندگان با ارزشتری جذب کند، CPC یا هزینهی آن به ازای هر کلیک نیز بیشتر خواهد بود. از طرف دیگر هرچه محتوای رسانهی نمایشدهنده با ارزشتر و دستهبندی شدهتر باشد و در نتیجه مخاطب حرفهایتری داشته باشد، دست تبلیغدهنده برای هدفگیری آگهی تبلیغاتی به سمت مخاطبی مشخص نیز بازتر خواهد بود و از کمپین تبلیغات کلیکی نتایج بهتری حاصل خواهد شد.
تبلیغات کلیکی مزایدهای (مبتنی بر پیشنهاد قیمت یا Bid)
در این مدل تبلیغات کلیکی، قراردادی که از سوی تبلیغدهنده امضا میشود اجازه میدهد طی یک مزایدهی داخلی از سوی شبکهی تبلیغاتی یا نمایشدهنده، بر سر نمایش آگهی بین چند تبلیغدهنده رقابت شکل بگیرد. نحوهی عملکرد این مزایده نیز به این صورت است که هر تبلیغدهنده (معمولاً بر اساس کلیدواژه) بیشترین مبلغی که حاضر است به ازای هر کلیک در جایگاهی مشخص بپردازد را به اطلاع نمایشدهنده میرساند. در نتیجه هر بار که قرار است بیننده در برابر یک جایگاه تبلیغاتی قرار بگیرد، این مزایده به صورت خودکار عمل کرده و آگهی برنده برای او به نمایش درمیآید.
برای مثال اگر جایگاه تبلیغاتی یاد شده بخشی از صفحهی نتایج یک موتور جستجو باشد (مثل تبلیغات گوگل ادز)، با هر بار جستجوی کلمهی کلیدی مورد نظر، بین پیشنهادهای کسبوکارها برای آن کلیدواژه، مزایدهای خودکار انجام میشود. سپس تمام قیمتهای پیشنهادی که بر اساس موقعیت مکانی کاربر، روز و ساعت جستجو و سایر موارد هدفگیری شدهاند با یکدیگر مقایسه شده و برندهی مزایده مشخص میشود. در صورت تعدد جایگاههای تبلیغاتی (که در مورد موتورهای جستجو رویدادی معمول به شمار میرود)، مزایدهی مذکور میتواند چند برنده داشته باشد. عواملی همچون قیمت پیشنهادی و امتیاز کیفی آگهی میتوانند جایگاه آگهی مورد نظر در میان سایر آگهیها را مشخص کنند.
جزئیات بیشتر در این خصوص را اینجا بخوانید: تمام آنچه که پیرامون تبلیغات Google AdWords باید بدانید
کاربرد تبلیغات کلیکی
مدل «هزینه به ازای کلیک» بیش از هر جای دیگر در تبلیغات موتورهای جستجو مثل تبلیغات گوگل ادوردز کاربرد دارد. تبلیغدهندگان این جویشگرها معمولاً روی کلمات یا اصطلاحات کلیدی بازار هدف خود پیشنهاد قیمت میدهند. در کنار تبلیغات بنری رسانهها، برخی شبکههای اجتماعی نظیر فیسبوک و توییتر نیز مدل هزینه به ازای کلیک را به عنوان یکی از گزینههای تبلیغاتی در اختیار مخاطبان خود قرار میدهند.
به طور کلی این مدل هم در دنیای وب و هم در دنیای بازاریابی موبایلی کاربرد دارد. در تبلیغات موبایلی نیز در ازای هر کلیک، تبلیغدهنده بدهکار و نمایشدهنده طلبکار میشود. تبلیغدهندهها شاید مدل کلیکی را به مدل هزینه به ازای بازدید ترجیح دهند چرا که در ازای اقدامی عملی هزینه میپردازند. از طرف دیگر نمایشدهنده نیز ممکن است مدل سودآورتر یا قابل اتکاتر را برای درآمدزایی ترجیح دهد.
درآمد تبلیغات کلیکی برای نمایشدهندهای که جایگاه تبلیغاتی دارد، بسته به کیفیت هدفگیری آگهی میتواند متفاوت باشد. در نتیجه، اغلب نمایشدهندگان و تبلیغدهندگان به منظور بهینهسازی حجم تبلیغات و هزینههای خود، ترکیبی از مدلهای تبلیغات CPC و CPM یا سایر مدلهای درآمدی را به کار میگیرند.
علاوه بر این، مدل تبلیغات CPC شاید بیشتر به درد تبلیغدهندگانی بخورد که به جای هدفگیری بخشهای پایینی قیف فروش و ترغیب به تبدیل نهایی، به دنبال جلب مشارکت گسترده در سطح پهنتر این قیف و تبدیلهای کوچکتر هستند.
هدف از تبلیغات CPC چیست؟
مدل هزینه به ازای کلیک در کنار مدلهای هزینه به ازای بازدید (CPM) و هزینه به ازای اکشن (CPA) برای ارزیابی اثربخشی و سودآوری بازاریابی اینترنتی مورد استفاده قرار میگیرد. مزیتی که مدل کلیکی نسبت به تبلیغات CPM دارد این است که تا حدی گویای اثربخشی تبلیغات یاد شده نیز خواهد بود. در واقع با بررسی تعداد کلیکها میتوان میزان توجه یا علاقهی کاربر به آگهی را تا حدی ارزیابی کرد. در واقع اگر هدف اصلی یک آگهی تبلیغاتی کلیک خوردن یا به بیان دقیقتر هدایت ترافیک به سمت مقصدی مشخص باشد، مدل تبلیغات کلیکی بهترین معیار برای آن به شمار میرود.
نقاط قوت کمپین تبلیغات کلیکی:
- دنبال کردن آمار کلیک به شدت سرراست است؛ کاربر یا روی یک آگهی کلیک کرده یا نکرده.
- تبلیغدهنده تنها در ازای کلیکهایی که روی آگهی شده هزینه پرداخت میکند؛ یعنی بازدیدها رایگان هستند.
- ریسک هزینهی بیش از اندازه و بیبازده روی تبلیغات کاهش مییابد چرا که تنها بابت ترافیکی هزینه پرداخت میشود که در واقع به سمت سایت تبلیغدهنده هدایت شده است.
- در اغلب مواقع میتوان به صورت لحظهای هزینهی کلیک یا بودجهی کمپین تبلیغاتی را بنا به نیاز تغییر داد.
- کمپینهای CPC که به درستی طراحی و بهینهسازی شده باشند میتوانند ترافیک قابل توجهی به سمت تبلیغدهنده هدایت کنند.
- تبلیغات CPC برای کسانی که بازگشت حاصل از سرمایهگذاری (ROI) خود را دنبال می کنند میتواند مقرون به صرفهتر از CPM تمام شود
نقاط ضعف کمپین تبلیغات کلیکی:
- در تبلیغات CPC مزایدهای نظیر گوگل ادوردز بر سر ترافیک میان چند تبلیغدهنده رقابت وجود دارد. در نتیجه هزینهی تمامشدهی این مدل تبلیغات گاهی اوقات بالا میرود و برای بازیگران کوچکتر مقرون به صرفه نخواهد بود.
- از طرف دیگر نیز ممکن است ترافیکی جذب نکنید.
- کلیکهایی که به سمت تبلیغدهنده روانه میشوند لزوماً به تبدیل منجر نخواهند شد. علت این امر میتواند ضعف صفحهی فرود در متقاعد کردن بازدید کننده یا حتی کلیکهای اتفاقی باشد. با این حال صرف اینکه کلیک به مشتری تبدیل نشده به معنای این نیست که در آینده هم نخواهد شد.
- تبلیغات کلیکی هم میتواند کمی پیچیده شود و برای نتیجه گرفتن باید حتماً حواستان به کاری که انجام میدهید باشد.
برای بهبود اثربخشی یک کمپین تبلیغات کلیکی چه نکاتی را باید در نظر بگیریم؟
بسیاری از تبلیغدهندگان ممکن است فکر کنند با تبلیغات کلیکی، خیلی راحت تعداد زیادی کلیک دریافت خواهند کرد و افزایش فروش بلافاصله آغاز خواهد شد. اما در واقعیت شرایط پیچیدهتر از این است. بدون استراتژی هوشمندانه و تبلیغی اثرگذار، کمپین تبلیغات موبایلی شما ممکن است بیشتر از سود، هزینه روی دستتان باقی بگذارد. برای آنکه از کمپین تبلیغات موبایلی CPC خود بیشترین بهره را ببرید، باید به تقاضای منحصر به فرد مخاطب، محدودیتها و فرصتهای تبلیغات موبایلی خوب فکر کنید.
در ادامه میتوانید چند راهکار برای خلق کمپینهای تبلیغات موبایلی اثربخشتر را از نظر بگذرانید که میتوانند برای کاربران جذابیت بیشتری داشته باشند و نرخ کلیک (CTR) بالاتری نیز برایتان رقم بزنند.
- تست A/B
برخی تبلیغدهندگان برای پیدا کردن بهترین ترکیب برای تبلیغات موبایلی خود، صدها مدل متن، تصویر، هدفگیری و پیشنهاد مختلف را در کنار هم امتحان میکنند تا بتوانند بهینهترین ترکیب را پیدا کنند. نام دیگر این کار A/B Testing است که طی آن نسخههای مختلفی از یک مدل اولیه مورد آزمایش قرار میگیرد. حتی جزئیترین تغییرات مثل سایز لوگو، فونت، رنگ و تگلاین نیز میتوانند تغییرات بزرگی ایجاد کنند.
- تعیین سقف هزینه و نرخ مطلوب بازگشت سرمایهگذاری (ROI)
نرخ ایدهآل هزینه به ازای کلیک شما از روی ROI مطلوبی که برای خود تعیین میکنید مشخص میشود. برای اغلب کسبوکارها نسبت ۵ به ۱ درآمد به تبلیغات قابل قبول محسوب میشود. این یعنی به ازای هر یک دلاری که برای تبلیغات هزینه میشود، ۵ دلار درآمد باید حاصل شود. طبیعی است تعیین کردن سقف هزینه برای کمپینهای CPC نیز میتواند از هدررفت منابع جلوگیری کند.
- بهبود کیفیت لندینگ پیج
فارغ از شبکهی تبلیغاتی انتخاب شده، هر کمپین تبلیغاتی آنلاین برای آنکه به درستی کار کند و بهترین نتیجهی ممکن را بدهد نیاز به صفحهی فرود یا همان لندینگ پیج مرغوب با نرخ تبدیل بالا دارد. هیچ تبلیغدهندهای دوست ندارد بازدیدکنندهها پس از کلیک روی آگهی تبلیغاتی و هدایت به صفحهی فرود، بدون هیچ اقدام خاصی آن را ترک کنند. تبلیغدهنده میخواهد وقتی مخاطب به صفحهی فرود میرسد کاری انجام دهد. به همین منظور، باید لندینگ پیج جذاب و متقاعد کنندهای وجود داشته باشد که در این مرحله مخاطب را به برداشتن قدم بعدی و انجام اقدامی عملی مجاب کند. برای تحقق این مهم، به چند فاکتور اساسی نیاز است:
فراخوان شفاف:
فراخوان، پیام دعوت به اقدام یا Call To Action شما همان کلیدی است که کارش ترغیب کاربر به انجام اقدامی عملی است. آنچه که فراخوان شما را فوقالعاده میکند ترکیب «ارزش» و «ارتباط» است. فراخوان شما از یک طرف باید برای مخاطب حاوی ارزش بوده و از طرف دیگر به وبسایت و لندینگ پیج مربوطه مرتبط باشد.
پیشنهاد جذاب:
پیشنهاد به هر آن چیزی که گفته میشود که در ازای ترغیب مخاطب به انجام اقدام مورد نظرتان در اختیارش قرار میدهید. این پیشنهاد میتواند تخفیف آنی، کوپن تخفیف، استفادهی رایگان آزمایشی به مدت محدود (ترایال)، ارائهی یک فرم آماده یا حتی بروشور قابل دانلود باشد. به عنوان نمونه، یک بروشور رایگان و شانس شرکت در قرعهکشی برای کسانی که اطلاعات تماسشان را ثبت میکنند میتواند پیشنهاد جذابی باشد و آنها را به ثبت اطلاعات ترغیب کند.
تمرکز:
هرچه گزینههای بیشتری در اختیار افراد قرار دهید، تصمیمگیری برایشان دشوارتر خواهد شد و برای نتیجهگیری به زمان بیشتری احتیاج خواهند داشت. بنابراین با باریکتر کردن بازهی تمرکز خود، تصمیمگیری را برایشان ساده کنید. لندینگ پیج خود را ساده نگه دارید و در هر صفحه تنها روی یک چیز تمرکز داشته باشید. برای مثال اگر آموزشگاه زبانهای خارجی هستید، برای کلاسهای خصوصی خود لندینگ پیجی مجزا داشته باشید که تمرکزش تنها و تنها روی یک چیز است: اینکه مخاطب اجازه دهد برای ثبت نام در کلاس خصوصی با او تماس گرفته شود.
اشاره به ویژگیهای بسیار مهم:
مخاطبان صفحات فرود شما باید متقاعد شوند برای برداشتن قدم عملی مورد نظر، دلایل قابل توجهی وجود دارد. برای دستیابی به این مهم باید بهترین ویژگیهای محصول یا خدمات خود را برجسته کنید. بهتر است مطمئن شوید ویژگیهایی که برمیشمرید واقعاً مهمترین ویژگیهای محصول یا خدمات شما هستند؛ نباید در لندینگ پیج خود اطلاعات اضافی قرار دهید. در این صفحه به اندازهای اطلاعات لازم است که آنها را به کسب اطلاعات بیشتر ترغیب کند.
استفاده از تیترهای اثرگذار:
صفحهی فرود شما باید تیترهایی داشته باشد که در اولین نگاه به وضوح بازگو کنند کسبوکارتان دقیقاً چه کار انجام میدهد. هیچ کس دوست ندارد به لندینگ پیجی هدایت شود که حتی اولیهترین اطلاعات نیز روی آن مشخص نیست.
صفحهبندی مناسب:
کاربران اینترنت این روزها از طریق دستگاههای متنوعی به فضای مجازی دسترسی پیدا میکنند، بنابراین اطمینان حاصل کنید صفحهبندی لندینگ پیج شما با حفظ مهمترین بخشهای پیام مورد نظرتان (مثل لوگو، تیتر، فراخوان و عناصر گرافیکی ضروری)، برای نمایش روی طیف گستردهای از نمایشگرها مناسب است.
طراحی تمیز و چشمگیر:
درست مثل عنوان صفحه، باید مطمئن شوید طراحی بصری صفحهی فرودتان ساده و در عین حال گیراست. طراحی بصری خسته کننده، کیفیت پایین یا بیش از اندازه شلوغ میتواند حواس مخاطب را از پیامتان پرت کند.
تایید اجتماعی:
انسانها موجوداتی اجتماعی هستند و معمولاً پای صحبتهای همسایهها، دوستان و حتی غریبهها بیشتر از صحبت کسبوکارها مینشینند. به همین دلیل است که تستیمونیالها، نقد و بررسیها و آمار و ارقام کاربران، همگی در متقاعد کردن افراد به استفاده از محصول یا خدماتی مشخص تا این حد اثرگذارند.
- استفاده از سیستمهای خودکار مدیریت کمپین
برای به حداکثر رساندن موفقیت کمپینهای تبلیغات کلیکی و دستیابی به نتیجهی مطلوب در مقیاس بالا، میتوان از سیستمهای خودکار مدیریت قیمت پیشنهادی استفاده کرد. مبنای تصمیمگیریهای این سیستم را میتوان روی اهداف آگهیها مثل حداکثر سودآوری، حداکثر ترافیک، حداکثر دقت در هدفگیری یا غیره تنظیم کرد. اثربخشی این سیستمها مستقیماً با کیفیت و کمیت دادههای عملکردی کمپین مرتبط است. بنابراین آگهیهایی که ترافیک پایینی دریافت میکنند به خاطر کمبود دادههای جمعآوری شده، سیستمهای مدیریت خودکار قیمت را در معرض کاهش یا حتی از بین رفتن اثربخشی قرار میدهند.
- تجزیه و تحلیل مستمر
یکی از بزرگترین مزایای تبلیغات موبایلی و به طور کلی اینترنتی این است که در خصوص نرخ کلیک و سایر معیارها شفافیت زیادی وجود دارد. بنابراین بهتر است از هر فرصتی برای جمعآوری و تجزیه و تحلیل داده (به ویژه دادههای مربوط به تبدیل) استفاده شود. به این ترتیب میتوان فهمید چه کارهایی نتیجه میدهند و چه کارهایی خیر.
آشنایی با گزینههای موجود
شما به عنوان ناشر اپلیکیشن باید بدانید برای تبلیغ اپلیکیشنهایتان و متقاعد کردن طیف عظیمی از کاربران به دانلود و نصب آنها، گزینههای مختلفی پیش روی خود دارید.
یکی از اثربخشترین گزینههای پیش روی شما این است که اپلیکیشن خود را داخل اپلیکیشنها و وبسایتهای موبایلی دیگری تبلیغ کنید (تبلیغات درون اپلیکیشن) که کاربرانشان شباهت زیادی به طیف کاربران بالقوهی شما دارند. این شیوه میتواند بر اساس نحوهی عملکرد تبلیغات و شیوهی پرداخت آنها شکلهای مختلفی به خود بگیرد:
تبلیغات CPM یا Cost per Mille که آغازگر تبلیغات دیجیتال محسوب میشود، اصطلاحی قدیمی است و ریشهی آن به دوران تبلیغات چاپی باز میگردد. CPM یک مدل محاسبهی هزینه بر اساس هر ۱۰۰۰ بازدید به شمار میرود و برای ایجاد آگاهی از یک برند یا اپلیکیشن عالی است. در این شیوه تبلیغدهنده هزینهی تبلیغات خود را به ازای میزان بازدیدی که شبکهی تبلیغاتی روی یک پلتفرم موبایلی برای هر آگهی فراهم کرده پرداخت میکند.
تبلیغات CPC یا Cost per Click شیوهی دیگری است که نسبت به CPM روی عملکرد تبلیغ تمرکز بیشتری دارد. در این شیوه تبلیغدهنده تنها در صورتی هزینه پرداخت میکند که کاربر روی آگهی تبلیغاتی کلیک یا به عبارت دیگر آن را لمس کرده باشد(تبلیغات کلیکی). اثربخشی این شیوهی تبلیغات از آن جهت است که نمایش آگهیها در جایگاهی با بیشترین احتمال تعامل کاربر با آن آگهی به نفع پلتفرم تبلیغاتی است و از این طریق درآمد بیشتری خواهد داشت.
تبلیغات CPI یا Cost per Install به اپلیکیشنهای موبایلی اختصاص مییابد. در یک کمپین CPI یا «هزینه به ازای نصب»، آگهیهای دیجیتالی روی طیف مشخصی از رسانهها به عنوان نمایشدهنده قرار میگیرند؛ با این هدف که میزان نصبهای جدید اپلیکیشنِ تبلیغشده افزایش یابد. تبلیغدهنده در ازای هر نصبی که مستقیماً از این کمپینها ناشی میشود مبلغ مشخصی پرداخت خواهد کرد.
تبلیغات CPA یا Cost per Action که تحت عناوین Pay per Action یا PPA نیز شناخته میشود یک مدل قیمتگذاری تبلیغات موبایلی و آنلاین به شمار میرود که در آن تبلیغدهنده تنها به ازای تحقق اقدامی عملی از سوی کاربر پس از نصب اپلیکیشن هزینه پرداخت میکند. این اقدام بسته به نیاز تبلیغدهنده تعریف میشود و میتواند مواردی مثل پر کردن فرم، خرید یا سفارش را در بر بگیرد.