بسیاری از کسانی که شغلشان با خلاقیت سر و کار دارد به این موضوع اذعان دارند که گاهی اوقات ایدههای محتوایی در زمان و مکان نامناسب یا نامتعارفی به ذهن انسان میرسند. البته هر ایدهای که به ذهن میرسد ارزش اجرایی شدن ندارد؛ اغلب این ایدهها را باید کنار گذاشت و سراغ ایدههای تازه رفت.
اگر برای پیدا کردن ایدههای محتوایی جدید دچار سردرگمی شدهاید و به بنبست رسیدهاید، در ادامه میتوانید با ۵ مورد از منابع فوقالعادهای آشنا شوید که میتوانند برای تولید محتوا در طول سال الهامبخش شما باشند.
۱. اخبار و اوضاع حوزهی فعالیت
گسترش چشمانداز محتوایی در بافتار موضوحات مطرح هر صنعت میتواند اعتبار بیشتری به محتوای تخصصی شما ببخشد و جامعهی مخاطبان آن را گسترش دهد. بنابراین، منابع هر صنعت از جمله چیزهایی هستند که به طور قطع میتوان از آنها برای بسط دادن ایدههای محتوایی الهام گرفت:
- میتوانید کار خود را با حقیقتی که همکارانتان با آن مواجه هستند شروع کنید. سپس با یک گروه بازرگانی حوزهی فعالیت خود یا دیگر حرفهایهای آن تماس بگیرید و بپرسید آیا آنها هم شاهد این حقیقت هستند یا خیر. به یاد داشته باشید؛ استفاده از صداهای بیرونی در محتوایتان میتواند بسیار مفید باشد چرا که اگر در تولید یک محتوا شریک داشته باشید این شریک هنگام ترویج و انتشار محتوای یاد شده نیز به شما کمک خواهد کرد.
- نگاهتان را به موضوعی معطوف کنید که کل صنعت حوزهی فعالیتتان از وقوع آن خبر میدهند. میتوانید این ایدهها را مثلاً از میان نشریات صنعت، گروههای لینکدین و یا گزارش رگولاتور یا یک گروه تجاری پیدا کنید. در محتوای خود نشان دهید آیا متخصصانی که با آنها در ارتباط هستید نیز این روند، چالش یا فرصت را میبینند یا خیر.
۲. دادهها
قرار نیست همهی سازمانها مثل نهادهای بزرگ مالی-اعتباری، گزارشهای تحلیلی و تحقیقی منتشر کنند، اما با استفاده از این سه گزینه میتوانید بر اساس دادههای موجود، ایدههای محتوایی تازهای بیابید:
- یک نظرسنجی به عمل آورید و نتایج را در قالب اینفوگرافیک، مقاله و غیره منتشر کنید. داستانی که دادههای جمعآوری شده نشان میدهند را بازگو کنید: مثلاً ۳۰ درصد صاحبان کسبوکار معتقدند … یا تعداد مدیرانی که بیشتر از n مقدار روی x سرمایهگذاری کردهاند نسبت به سال گذشته دو برابر شده است و از این دست.
- از دادههای دیگران برای ایده گرفتن استفاده کرده و این ایدهها را با گفتهها و مشاهدات متخصصین خودتان صیقل دهید. مثلاً اگر دادههای طرف سوم نشان میدهد افراد بیشتری به ساختوساز مسکن مشغول شدهاند این موضوع را ذکر کنید، سپس به تشریح دیدگاهها و تجربیات متخصصین ساختوساز خودتان در این خصوص بپردازید.
- از آمار و ارقام غیر رسمی برای بیرون کشیدن روندهای جاری استفاده کنید. از اهمیت آمار و ارقام غیر رسمی که تنها شرکت خودتان در اختیار دارد غافل نشوید: مثل افزایش درخواست برای سرویسی خاص، کاهش هزینهی پرداختی بابت یک محصول مشخص و غیره. این دست موارد میتوانند سرمنشأ محتواهایی باشند که میزان گستردگی تغییرات و معنای آنها برای صنعت مورد نظر و مشتریان را توضیح میدهند.
۳. رویدادها
گاهی اوقات ایدههای محتوایی خودشان برنامهریزی دارند. اگر سازمان شما برنامهی بازدید از جایی دارد یا قرار است میزبان رویدادی باشد میتوانید این موارد را پوشش دهید.
حتی میتوانید با ملاقاتها و فرایندهای کسبوکاریِ روتینتر نیز همین کار را انجام دهید. وقتی متخصصان شما فرایندی (مثل شکلدهی به ایدهی یک محصول پر فروش) را تشریح میکنند یا به توصیف جزئیات یک سرویس میپردازند شما میتوانید گفتههای آنها را به صورت محتوا دربیاورید. باید با پوشش این رویدادها نیز مثل پوشش یک رویداد زنده برخورد کنید: مخاطب شما باید درون آنچه در حال رخ دادن است غرق شود و از آن یاد بگیرد.
مزیت اغلب محتواهای رویداد محور این است که فرصت دارید آنچه رخ داده و علت اهمیت آن را به مخاطب نشان دهید (نه اینکه صرفاً بازگو کرده باشید). برای مثال، به این فکر کنید که ظرف ۶ ماه آینده به چه دادههای قابل انتشاری دسترسی خواهید داشت که مخاطب تنها از طریق شما میتواند آن را تجربه کند؟
۴. شرکا
شما به عنوان یک کارشناس بازاریابی محتوایی چیزی دارید که دیگران ندارند: دسترسی؛ دسترسی به متخصصین یا مشتریان سازمان. اینجا برای اشاره به همهی این افراد از لفظ «شرکا» استفاده شده اما منظور همان افراد است. افراد همیشه یکی از استوارترین منابع ایدههای محتوایی هستند و خواهند بود چرا که آنچه میبینند، میشنوند و میدانند، نشاندهندهی اطلاعاتی است که مخاطب شما نیز احتمالاً میخواهد ببیند، بشنود و بداند.
مصاحبه با متخصصین سازمان میتواند نهتنها سرمنشأ ایدههای محتوایی بلکه خود محتوا باشد، چرا که این دست مصاحبهها را میتوان در قالب پرسش و پاسخ، مقاله، ویدیو و غیره منتشر کرد.
گفتگو با مشتریان میتواند پرده از شیوههای حل مسالهی آنها بردارد که احتمالاً محصول یا خدمات شما نیز یکی از آنهاست. مخاطبان شما شاید انتخابهای مشتریانتان را دوست داشته باشند و آنها را مفید بدانند. تغییر سلیقه و بودجهی مشتریان برههی زمانی مشخصی دارد و میتوان ایدههای محتوایی با ارزشی از دل آن بیرون کشید. وقتی حرف دل یکی از مشتریانتان را بازگو میکنید حتماً دیگرانی نیز هستند که حرف دلشان همین باشد. این موضوع میتواند منشأ ایدههای محتوایی ناب و مرتبطی باشد که مخاطب با آن ارتباطی قوی برقرار میکند.
و در نهایت مصاحبه با رقبا و دیگر متخصصان امر که به جامعهی مخاطبان شما خدمات میدهند نیز میتواند ایدههای با ارزشی تولید کند. انتشار گفتههای دیگران میتواند نشاندهندهی اعتماد به نفس شما نیز باشد. این کار یعنی: «من آنقدر به ارزشی که میآفرینم اعتماد و اعتقاد دارم که به شما میگویم دیگر متخصصان حوزهی فعالیتم نیز در خصوص این موضوع چه نظری دارند».
۵. رویدادهای فصلی و دورهای
کسانی که دوست ندارند داستان بازگو شده توسط دیگران را، حتی در لباسی متفاوت، بازنشر کنند معمولاً به ایدههای محتواییِ «همیشه سبز» نیز اعتقادی ندارند. این دسته از تولید کنندگان محتوا دوست دارند محتوایی تولید کنند که بازتاب دهندهی واقعیات همین امروز باشد و مردم با خواندن آن سر تکان دهند و متوجه ارزشِ آن در لحظه باشند.
خبر خوب این است که ایدههای فصلی را میتوان هر سال در زمان مناسب به کار گرفت. برخی از این ایدهها از این قرارند:
- مروری بر سالی که گذشت: با نزدیک شدن به پایان سال، در مورد اتفاقاتی که در طول این دوران در سازمان یا صنعت شما رخ داده چه میتوانید بگویید؟ چه تغییراتی رخ داده؟ چه چیزهایی تغییر نکرده؟
- پیشبینی سال (یا فصل) آینده: جامعهی مخاطبان و مشتریان شما ممکن است طی سال پیش رو با چه رخدادهایی مواجه شوند و چرا این رخدادها اهمیت دارند؟ افراد چگونه میتوانند خود را برای مواجهه با چالشهای پیش رو و استفاده از فرصتهای آینده آماده کنند؟
- وضعیت صنعت یا کسبوکار اصلیتان: برههای از سال را انتخاب کنید؛ مثلاً درست پیش از پیکِ کاری. تشریح وضعیت شرکت در این برههی زمانی میتواند موضوع جذابی برای انتشار باشد.
علاوه بر تقویم، چرخهی کسبوکار را نیز زیر نظر داشته باشید. مثلاً اگر مخاطب شما به سفر علاقه دارد، وقتی اقتصاد دچار رکود است موضوعاتی مثل یک مجموعه محتوای سریالی در خصوص تکنیکهای مسافرت با هزینهی پایین میتواند بسیار مناسب باشد.
۳ سوالی که پیش از سرمایهگذاری روی یک ایدهی محتوایی باید از خود بپرسید:
فرقی نمیکند ایدههای محتوایی شما کجا به ذهنتان میرسند. مهم آن است که از آزمون سوالهای زیر سربلند بیرون بیایند:
- آیا مخاطب به این موضوع اهمیتی میدهد؟
- آیا این موضوع همین حالا در جریان است یا قرار است در آینده رخ دهد؟
- موضوع یاد شده چرا و برای چه کسانی اهمیت دارد؟
اگر ایدهی محتوایی جدیدی به ذهنتان خطور کرد که ربطی به مخاطب شما پیدا نمیکند، زمان مناسب برای انتشارش نرسیده یا مخاطب با «خب که چی؟» به آن پاسخ میدهد، بهتر است از آن صرف نظر کنید. رقابت بر سر به دست آوردن زمان مخاطب هیچگاه تا این حد تنگاتنگ نبوده است. به همین دلیل تنها قدرتمندترین ایدههای محتوایی هستند که باید فرصت اجرایی شدن بیابند.